پرنده خیالم
به سرش می زند که خود را
حلق آویز کند از
دار دلتنگی ات!
به دادش نمی رسی؟
تـو چـه مـیفـهـمـی از روزگـارم ....
از دلـتـنـگـی ام ...
گـاهـی بـه خـدا الـتـمـاس مـیـکـنـم ...
خـوابـت را بـبـیـنـم ...
مـیـفـهـمـی ؟!!
فـــــقــــــط خـــوابــــــت را !!!
++ من،عاشقانه هایم را در گوشِ نسیمی زمزمه کردم که از حوالی چشـــــــــمانِ تو عبور می کرد...
++ با مرورِ تو هیچ چیز عوض نمی شود تنها تو را از بَر می شوم!به اندازۀ تمام دنیای من است
تا آنجا که چشم کار میکند...
جای تو خالیست
اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است, لباسهام رو عوض کردم و بعد بهش گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم. اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد. هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود, باهاش صحبت می کردم...
ادامه مطلب...
در یك روز بزرگ مرد بزرگ روی پل بزرگی ایستاده بود و سینه به دیوار بزرگ پل بزرگ داده بود . نگران ، نگران از تنهایی بزرگ ؛ صدایی كوچك ، سكوت بزرگ او را در هم شكست ؛ پسر كوچكی قناری كوچكی به او داد و پسر كوچك رفت و تنها گفت : آب و غذای قناری كوچك فراموش نشود ، فصل آواز بزرگ قناری نزدیك است . مرد بزرگ چمدان بزرگش و قفس كوچك قناری را بر داشت و دریك خیابان بزرك قدم گذاشت . در كوچك خانۀ بزرگ خویش را باز كرد ؛ قفس كوچك را روی میز بزرگی گذاشت ؛ مرد بزرگ رو به روی قناری كوچك نشست و از قناری كوچك قطعه ای كوچك خواست ؛ آخر زندگی مرد بزرگ ناگهان كوچك شده بود ، رو به خاموشی بزرگی بود . قناری كوچك همچنان در سكوتی بزرگ و مرد در زمانی كوچك . مرد بزرگ به قناری كوچك گفت: از من گریستن بر نمی آید اما التماس كردن می دانم مرد بزرگ كوچك شد و التماس كرد ؛ التماسی بزرگ برای قطعه ای كوچك . قناری كوچك مثل عكس یك قناری مرده در قاب كوچك قفس بود ، با غمی بزرگ ... مرد بزرگ نعرۀ بزرگی كشید ( بخوان ، بخوان ! ای پرندۀ بی ترحم وگر نه تكه تكه ات می كنم ) و مرد بزرگ دست بزرگش را روی قلب كوچكش گذاشت . قلب كوچك مرد بزرگ در زیر سكوت بزرگ قناری كوچك پیر شد . قلب كوچك مرد بزرگ در آستانۀ ایستادن بود قفس خالی ، قناری مرده و یك سرزمین پر از قناریهای كوچك با دردهای بزرگ و مردان بزرگ با قلبهای كوچك . فصل خواندن قناریهاست .... قناریهای كوچك آنچنان بزرگ می خوانند كه هیچ بوی تند عطری آنطور در یك فضای كوچك نمی پیچد .............
نظر یادت نره
شاباش چیست ؟
حرکتی است محترمانه برای وحشی کردن شخص در حال رقص !!!
به اندازه تمام موهای سرم دوستت دارم...
.
.
.
.
.
امضاء حسن کچل!
ما همون نسلی هستیم که وقتی بمیریم هم
باید از اون دنیا به مامانمون زنگ بزنیم
بگیم رسیدیم!!
سیستـــم پســـرا هم کلا خیلی جالبه!
موقع دعوا بچه ی پایین شهر میشن و
موقع دختر بازی بچه ی بالا شهر ..!
امیدوارم که به اندازه مژه کوچک ردیف پایین چشم چپ پشه
غم تودلت نباشه !
مکیدن ممنوع ! ، خوردن ممنوع ! لیسیدن ممنوع ! فرو کردن انگشت ممنوع !
زبان زدن ممنوع !
اینا رو یه عسل فروش لر در مغازه اش نوشته بود !!!
نقطه؟ چین
خوشه ؟ چین
پاور؟ چین
گل؟ چین
دست ؟ چین
مو؟ چین
عرق؟ چین
ته ؟ چین
دامن ؟ چین چین !
ببین چین تا کجای زندگیمون نفوذ کرده!
ولم کن تا ولت کنم!!!
.
.
.
.
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!
ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻴﺎﻡ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﻴﭙﺮﺳﻪ ﻛﺠﺎ ﺑﻮﺩﻱ،
ﻣﻨﻢ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﻣﻴﮕﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﻌﺪﺵ ﺩﻳﮕﻪ
ﻫﻴﭽﻲ ﻧﻤﻲ ﭘﺮﺳﻪ.
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﻓﻘﻂ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩﻡ!!!
لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون موقعِ تماشای تلویزیون هست،
توی تماشای خود تلویزیون نیست !
اس ام اس مثل فاتحه می مونه وقتی برای کسی می فرستی روحش شاد می شه
خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت زند قفل محکمتری !
این که هربارسرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزشت نیست
آنقدر بی ارزشی که خیلی ها اندازه توهستند.
از من بود
با کسی حرف میزدم
که سمعک هایش را
پیش دیگری جا گذاشته بود . . .
خانه دل جای هر بیگانه نیست / کوی مجنون جای هر دیوانه نیست
قلب مجنون به لیلی خوشتر است / غیر لیلی لایق این خانه نیست . . .
حقیقت تلخ است ، اما نه به تلخی تنهایی
تنهایی سخت است ، اما نه به سختی جدایی . . .
خدا یا زمان در گذر است
و مخلوقات در تغییر
و سال جدید در شرف حلول
و به ناچار تغییر تغییر تغییر
پس برایت ارزومندم که زندگیت به بهترینها تغییر کند. . . .
عید پیشاپیش مبارک
در پرتو الطاف ایزد منان
نوروز فرخنده بر روزگار خرمتان مبارک
و بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان
شکوفه باران باد . . .
تمام دقایق مانده از عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانه
عیدی است برای تو
نوروز مبارک
ای صبح فرح افزا نوروز مبارک باد / ای نکهت شادی زا نوروز مبارک باد
ای خوب و ای یکتا، نوروز مبارک باد / ای شوق و سرور ما نوروز مبارک باد . . .
یه گونی پشکل میخرن بازش که می کنن یه لره از توش میپره بیرون میگن
تحقيقات نشون داده تاثيري كه فلفل توتربيت بچه ها داشته كتاب تعليمات اجتماعي سال سوم وخونواده ي اقاي هاشمي نداشتن...
بدترین چیز دنیا میدونی چیه؟
اینه که هر دوتاییتون عاشق هم باشین اما یه نفر ثالث همه چیز رو بهم بریزه
خواستم چشمهایش را از پشت بگیرم......
دیدم طاقت اسمهایی که میگوید را ندارم
دم از بازی حکم میزنی ! دم از حکم دل میزنی ! پس به زبان قمار برایت می گویم :
قمار زندگی را به کسی باختم که تک دل را با خشت برید ! جریمه اش یک عمر حسرت شد ! باخت زیبایی بود ! یاد گرفتم که به دل, دل نبندم , یاد گرفتم از روی دل حکم نکنم , دل را باید بر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بری نکنند...!
عشق چیز عجیبی نیست عزیز دلم!
همین است که تو دلت بگیرد و من نفسم...
براش بنويس دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنويس
در زندگی ات سه چیز را تجربه کن
دوست داشتن را برای تجربه
عاشق شدن را برای هدف
فراموش کردن را برای قبول واقعیت . . .
نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .
در غم عشق نبودیّ و محبت کردی / این هم از لطف شما بود و نمیدانستیم
من نکردم گله از عهد و وفاداری تو / عهد ما عهد جفا بود و نمیدانستیم
رنج بیعشقی و تنهایی و بیمهری یار / همه تقدیر خدا بود و نمیدانستیم . . .
تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم / کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم .
سلامتی
دلمون
جیبمون
یخچال خونمون
که هیچی تو هیچ کدومشون نیست !
دختر: شنیدم داری ازدواج می کنی .. مبارکه ..
خوشحال شدم شنیدم..
پسر: ممنون ، انشالله قسمت شما..
دختر: می تونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام؟؟؟
پسر: چی می خوای؟
دختر: اگه یه روز صاحب یه دختر شدی می شه اسم منو روش بذاری؟
پسر: چرا؟
میخوای هر موقع که نگاش می کنم ..صداش می کنم درد بکشم؟؟
دختر: نه.. !!
آخه دخترا عاشق باباهاشون می شن..
می خوام بفهمی چقدر عاشـــــقت بودم...!